درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید.من دانشجوي ترم 2 رشته ي روان شناسي باليني هستم وخوشحال ميشم نظراتتونو درمورد مطالبم بدونم. راستي حتما به وبلاگ ديگه ي منم كه شعرامو توش نوشتم حتما سربزنين www.yasebahary.fardablog.com باتشكرازحظورشما... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه
پيوندها
نويسندگان
فعالیت های من درحیطه روانشناسی بالینی كارهنري راستين، سايه اي ازكمال ملكوت است. تازماني كه ننگ وجنايت وجود دارد،هيچ نديدن ونشنيدن براي من پايان خوشبختي است. ارزش نداردكه آدمي براي مبارزه كردن باكوته فكران،خودراآزرده سازد؛زيراپيروزي بر آنها هيچ ارزشي ندارد. مهمترين شرط ازدواج با يك دختر،پاكي نفس وشرافت ذاتي اوست. عشق،سبب رسيدن به خداست. زيبايي،درروان وهوش آدمي تاثيرميگذاردواحساس همت ولذت بوجود مي آورد. زيبايي،هديه اي ازبهشت است. هركنشي،هرچندهم دشوار،باخونسردي وآرامش،آسانتربنظرمي رسد. انسان،بامغزنقاشي مي كندنه بادست.هركه انديشه هايش گرفتارمسايل ديگرباشد،كارش رسوايي به بارمي آورد. آنكه به هوش سرشارخويش ارزش نمي نهدودربندآن ست كه باگرايشهاي كوته فكران سازواري[سازگاري]داشته باشد،نزدمن رتبه وجايگاهي ندارد. آسانترين راه رسيدن به آينده،نينديشيدن به آن است. ديدگاه هرنويسنده راازكتاب اووديدگاه هرهنرمندراازهنرش مي توان دريافت. هرچه دانش بيشتروتجربه زيادترشود،نيازبه پند گرفتن كمتر ميشود. چيزهاي كوچك كمال ايجادميكند وكمال هم چيز كوچكي نيست. اگرمردم ميدانستندبراي احراز مقام استادي چه رنجهابرده ام وچه روزهاوشبهاجان كنده ام، هرگزاز ديدن شگفتي هاي هنريم متجعب نمي شدند. تمام وعده هاي ونويدهاي دنيافريبي بيش نيست وبهترين دستورزندگي اين است كه اعتمادبه نفس داشته باشي ودرپرتوسعي وتلاش خودبه مقامي برسي. همه افراد بشراستعداد نقاشي دارند،اما همه حوصله ندارند. بزرگترين خطري كه ما را تهديد ميكند پايين بودن ودردسترس بودن اهدافمان است. بهترين دستور زندگي اين است كه اعتمادبه نفس داسته باشيد. خدايا!به من آن ده كه هميشه شوقي بيش ازحد توان خود براي كاركردن داشته باشم. چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, :: 13:50 :: نويسنده : یاسمن
فضاهاي باليني ازرويارويي يك انسان با انساني ديگرويا يك چيزخلق ميشوند.بزرگترين واحد آن را«مجتمع هاي روان فضاي پويا»وكوچكترين را«هنگامه باليني»مي ناميم.هر«هنگامه» كوچكترين مخلوق وهسته اوليه مجتمع هااست.يك كلاس درس ويا يك نشست گروه درماني را درنظربگيريد.وقتي معلمي وارد كلاس ميشود ويا درمانگري درجمع درمانجويان گروه درماني قرارميگيرد درارتباط باهريك ازشاگردان ودرمانجويان فضاهاي كوچك وبزرگي رابوجود مي آورند وهريك ازشاگردان ويا درمانجويان،فضاهايي را با افراد كلاس وگروه درمان خلق مي كنند. درهرجابه جايي ودرهروضعيت تازه اي كه افراد مجتمع كلاس وگروه درماني با يكديگرپيدا مي كنند.هنگامه ها ومجتمع هاي قبلي درهم شكسته ومجتمع ها وهنگامه هاي تازه اي ساخته مي شود. در واقع درمانگر و درمانجو درنشست گروهي، شاگرد ومعلم دركلاس، درهنگامه هاي رويارويي نه تنها مجتمع ويا هنگامه تازه اي را مي آفرينند بلكه يكديگررا خلق مي كنند، آفريده مي شوند و مي آفرينند، وهريك به مجتمعي روان فضا و پويا تبديل مي گردند وازباهمي ودرهمي آنهاست كه مجتمع هاي بزرگترآموزشگاهي ودرمانگاهي آفريده، گسترده و ژرف مي گردد. تلاش هايي كه ميان معلم و شاگردان كلاس و يا درمانگر و درمانجو پيدا مي شوند هريك آفريده تازه اي هستند: هرنگاه، هرحركت، هركلمه، هرجابجايي، هنگامه اي و مجتمعي است كه كل تلاش هاي مجتمع هاي درون و برون كلاس يا درمانگاه را دربردارد؛و از با همي تلاش ها است كه نقش و مقام معلمي و شاگردي، درمانگري و درمانجويي ساخته مي شود. به عبارت ديگر خلق مي گردد. آفريده ها و تلاش هاي فضاهاي درون و برون فضاهاي باليني ازدرون وبرون واجدلايه هايي است.اين لايه هاي فرضي وقراردادي رابراي سهولت درك آنها پيش نهاد مي كنيم.لايه هادرفضاهاي حال، نزديك ودورقابل تصور هستند: لايه هاي روان فضايي بروني و دروني «حال»، «جلوه گاه آگاهي» است و تلاش هاي احساسي، ادراكي و حركتي را مي سازند. لايه هاي روان فضايي بروني و دروني«نزديك»، «جلوه گاه نيمه آگاهي» است. وتلاش ها آفريده هاي تخيلي، ارزشي وهيجاني را دربردارد. لايه هاي روان فضايي بروني و دروني «دور» جلوه گاه نا آگاهي است. آفريده ها و تلاش هاي اميال تعارضات و اوهام را دارند. سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 18:39 :: نويسنده : یاسمن
آيامايليدبه افكاركسي كه كناردستتان نشسته است پي ببريد؟اگر باافرادزيادي مواجهه شده باشيم ميتوانيم بسياري ازافرادراحتي ازنوع صحبت كردنشان نيزبشناسيم امااين شناخت درمواجهه حضوري بادانستن بسياري ازحالات اثبات شده درعلم روانشناسي بهترين شناخت رانسبت به ديگران برايمان به ارمغان مي آورد.اكنون باتوجه به نكات ارائه شده مي توانيد ازروي هريك ازحالات زيرافكارآنهارابخوانيد: خوددار اگرشخصي دستهايش راپشت كمرخودقفل كنداين امرنشان ميدهدكه وي خودرابه شدت كنترل كرده است.دراين حالت اوسعي داردخشم يااحساس نااميدي راازخوددوركند.اين فرددرواقع نشان ميدهدكه ازاعتمادبه نفس بسياربالايي برخورداراست ومي توانددرحالات مختلف برخشم يانااميدي خودغلبه كند.دراين حالت بهتراست بااين فردبه آرامي ارتباط برقراركرد. تدافعي اگرانگشتان دستهابه بازوگره خورده باشداين حالت نشاندهنده حالت تدافعي دربرابر حمله غيرمنتظره وناگهاني يا بي ميلي براي تغييرچهره شخص است.اگرانگشتهامشت شده باشندحالت بي ميلي شديدتراست دراين حالت بهتراست باآرامش باشخص موردبحث برخوردشودتاكمكم ازحالت تدافعي خودخارج شده وارتباطي زيبارا شروع كند. متفكر گره كردن دستهابه دسته هاي صندلي نشان ميدهدكه شخص سعي دارداحساس خودرامهاركنداما قفل كردن قوزك پاهابه يكديگرحالت تدافعي است اين حالت شايدبيشتردرمسافران مضطرب هواپيمابه هنگام پروازوفرودديده شود. دقيق وقتي شخص انگشت سبابه خودراروي صورت وبقيه دستش رابصورت گره كرده درپايين صورتش قرارميدهديعني كه فرد موردنظربسياردقيق است.اين حالت نشان ميدهدكه شخص بادقت زيادبه صحبتهاي شماگوش ميدهدويك يك كلمات شمارامي سنجدودرعين حال درچهره اوحالت انتقادي نيزبه چشم ميخوردامااين انتقادجنبه دوستانه داردوشايدبيشتربه منظوربرقراري يك ارتباط بين دونفراست. دودلي انگشتهاي گره شده زيرچانه ونگاه خيره نشاندهنده حالت ترديدودودلي است.اوبه صحبتهاي شماوصحت گفته هايتان ترديدميكند.دراين حالت ممكن است آرنج روي ميزقرارگرفته باشد.به گفته ي برخي ازروانشناسان نگاه خيره هميشه نشانه دودلي است چراكه ثابت قدم ومحكم بودن نگاه،انسان رانيزمصمم وبااراده ميسازد.شايدچون ازنگاه شماترديدودودلي آشكاراست ديگران براي قدم جلوگذاشتن ودوست شدن باشماترديددارند. مطمئن دستهايي كه به كمرزده ميشود در مردها نشاندهنده آن است كه فرد به آنچه مي گويد اعتقاد و اعتماد كامل دارد.خانمها هنگاميكه دست خود را به كمر ميزنندنشان ميدهند كه به آنچه كه ميگويند اطمينان دارند.اما در هر دو مورد اين حالت به ما ميگويدكه فرد به هرحال احساس اطميناني درگفته ها و رفتار خود دارد كه ميتواند به سادگي اين شراي رابه ديگري منتقل كند. مرموز دستهاي مشت شده درزيرچانه نشان ميدهدكه شخص نظرياتش پنهان ميكندوبه شمااجازه ميدهدتاصحبت خودراتمام كنيد.آنگاه زمانيكه حفهاي شماپايان يافت دركمال آرامش به شماونظريات شماحمله ميكند.شگردجالبي است.شخص ابتدااطمينان شماراجلب ميكندوسپس درنهايت آرامش به شماميگويدكه شماونظرياتتان راقبول ندارد. ظاهرساز در اين حالت شخص آرام بنظرميرسد اما اين آرامش پيش ازطوفان است اين حالتي است كه بيشتر رؤسا به خود ميگيرندتا خود را بگونه اي به زيردستان نزديك كنند و درعين حال جاذبه و جذابييت آنها نيزكم نشود.ظاهرسازي معمولا از آن دسته حالتهايي است كه دربيشتر افراد ديده ميشود ولي نوع آنها بايكديگر متفاوت است.اما به هرحال حالت خوبي از يك فرد براي شروع يك ارتباط محسوب نميشود. مالكيت قراردادن پاهاروي هرچيز(روي صندلي_ميز_سكو و (...شانه حالت مالكيت است.دريك ميزگردتنهارئيس اجازه دارد چنين حالتي داشته باشدوازاين طريق آرامش خودرانشان دهد.روان شناسان اين حالت راحالت مالكيت ميدانند كه در نهايت به عقيده فردموردنظربه موفقيت وي دركارهامنجرخواهدشد.
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 17:5 :: نويسنده : یاسمن
ونداليسم به عنوان يك پديده اجتماعي، همواره مورد مداقه جامعه شناسان نظم بوده است.ازنظرآنهاجامعه سبب بروزرفتارهاي ناهنجاراجتماعي مي شود.ازسوي ديگرباتوجه به نقش جامعه پذيري انسان انتظارميرودباخودكنترلي وآگاهي ازمحيط اجتماعي ازبروزناهنجاريهاي اجتماعي كاسته شود.روش پژوهش،پيمايش وابزارگردآوري داده ها، پررسشنامه وجامعه آماري تماشاگران مسابقات فوتبال ليگ برتر ايران باحجم نمونه379نفردر استاديوم آزاديد در سال1388است. يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهدمتغييركنترل ونظارت اجتماعي برگرايش به رفتارهاي ونداليستيك اثرمعكوس ميگذاردبه طوري كه باافزايش ميزان نظارت وكنترل اجتماعي،ميزان گرايش به ونداليسم نيزكاهش مي يابد و همچنين باكاهش ميزان نظارت وكنترل اجتماعي، ميزان گرايش به ونداليسم نيزافزايش مي يابد.همچنين بين سن تماشاگران وميزان گرايش به رفتارهاي ونداليستي رابطه وجودداردبه طوري كه ميزان گرايش به رفتارهاي ونداليستيك درگروه سني زير19سال بيشترازگروه هاي سني20-25 سال وبالاي26سال است.متغير ديگر اين پژوهش خشونت است وميزان گرايش به رفتارهاي ونداليستيك رابطه ي معناداري وجود داردبه طوري كه با افزايش خشونت ميل به ونداليسم نيزافزايش مي يابد.يافته هاي مربوط به متغيرناكامي حاكي است كه بين ناكامي وميزان گرايش به رفتارهاي ونداليستيك رابطه ي معناداري وجود داررد به طوري كه باافزايش ناكامي ميل به ونداليسم نيز افزايش مي يابد.آخرين متغيراصلي اين پژوهش انتقام جويي است كه يافته هانشان ميدهندكه بين انتقام جويي وميزان گرايش به رفتارهاي ونداليستيك رابطه ي معناداري وجود داردبه طوري كه باافزايش حس انتقام جويي ميل به ونداليسم نيزافزايش مي يابد. واحدتعليم وتربيت دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 13:33 :: نويسنده : یاسمن
صفحه قبل 1 صفحه بعد ![]() ![]() |